نمی گم وجود نداره اما برای من قابل لمس و درک نیست و نمی تونم متوجه بشم کسی که عاشق دیگری میشه دقیقاً چه تحولی درونش اتفاق میفته و عشق در بنیان عواطفش چه نقشی داره و معشوق رو چگونه می بینه و دریافت میکنه؟
دوست داشتن برای من خیلی باورپذیرتر از عاشقیه.
این گفته ی آرتور شوپنهاور برام خیلی جالبه که:
"عشق و عاشقي هر چند لطيف و پر احساس ابراز گردد باز هم ريشه در شهوت دارد و بس"
شاید او هم مثل من عشق رو درک نکرده یا این که واقعاً عشق چیزی جز تعریف شوپنهاور نیست!
می توان متفاوت از قبل شد...برچسب : نویسنده : new-beginningo بازدید : 31